0
0

چه کنیم درآمد بیشتری از شغل سیم کشی ساختمان داشته باشیم؟

1254 بازدید

عنوان این مقاله را من اینگونه انتخاب کرده‌ام “چه کنیم درآمد بیشتری از شغل سیم کشی ساختمان داشته باشیم؟” این عنوان کمی محترمانه است ولی اصل سوال چیز دیگری بود. آقا یوسف عزیز از کرمانشاه در قسمت کامنت ها برایم پیامی نوشته بود و پرسیده بود:

“چرا دستمزد ما برقکارها اینقدر پایینه؟ ۵ ساله دارم مثل خر کار می‌کنم ولی هیچ وقت نمی‌تونم پس انداز کنم 😢؟ پولی که صاحبکار واسم واریز می‌کنه فقط یک روز تو کارتم می‌مونه، بعدش ناپدید میشه. احساس می‌کنم همیشه پول از من فرار می‌کنه، آیا همه ما برقکارها اینطوری هستیم یا فقط من اینقدر بدبختم و…”

حالا من به عنوان برادر کوچک شما و کسی که بیش از ۱۰ سال در این شغل بوده‌ام، می‌خواهم به سوال یوسف عزیز پاسخ بدهم و ۳ تا از راه حل‌هایی که خودم از آنها استفاده کرده‌ام و نتیجه گرفته‌ام را برای شما شرح دهم. از شما هم می‌خواهم کمک کنید و بگویید چه راهکاریی را امتحان کرده‌اید تا درآمد شما از شغل برقکاری ساختمان بیشتر شود؟ تا حداقل بتوانیم کمی پس انداز کنیم.

تمام محتوای این آموزش را در یک فیلم در کانال یوتیوب آموزش برق قرار داده‌ام، اگر با دیدن فیلم بیشتر حال می‌کنید فیلم زیر را مشاهده کنید.

چرخه زندگی یک برقکار در ایران ما به این صورت است. تا سن ۲۵ سالگی چند شغل مختلف را ناخونک می‌زنیم و از این شاخه به آن شاخه می‌پریم، بعد متوجه می‌شویم که آن شغل ها به درد ما نمی خورند و سپس چند ماهی را بیکار می‌چرخیم. یک روز رفیق مان را در خیابان می‌بینیم و او می‌گوید که پیش دایی اش که برق کار ساختمان است کار می‌کند. ناگهان جرقه‌ای در ذهن‌مان زده می‌شود و با خودمان می‌گوییم که چرا من اینکار را انجام ندهم؟ از علاف گشتن و اینکه دیگران انگ بیکاری به من بزنند که بهتر است. بعد از رفیق مان می‌خواهیم که ما را به دایی جوادش معرفی کند تا ما را هم به شاگردی قبول کند.

مدتی را پیش دایی جواد مشغول به کار می‌شویم و بعد به خودمان می‌گوییم فعلا چند ماه اینجا کار کنم، بعدش که یکم سرمایه جمع کردم، میروم و یک کاسبی بهتر راه می‌اندازم و برق کشی ساختمان را رها می‌کنم. و بعد در چرخه‌ی بی ثمر یک زندگی پر مشغله گرفتار می‌شوید و هر چه تلاش می‌کنید تا اندک سرمایه‌ای پس انداز کنید و برق کشی ساختمان را کنار بگذارید، نمی‌شود که نمی‌شود و هر روز پول از شما دور و دورتر می‌شود.

کمی به عقب برگردید و به داستان زندگی خودتان نگاه کنید، اگر برق کار ساختمان باشید احتمالا همین داستان با کمی تغییر برای شما هم اتفاق افتاده است.

از همین ابتدا بیایید دیدگاه‌تان را نسبت به شغل برق کاری عوض کنید. من هیچ کس را در زندگی‌ام ندیده‌ام که از درآمد حاصل از برق کاری ساختمان ثروتمند شده باشد یا اصطلاحا به استقلال مالی رسیده باشد. خیلی از شغل ها در کشور ما به همین صورت هستند، مگر شما فکر کرده‌اید یک راننده تاکسی، یک کارمند، یک گچ کار ساختمان و … روزی قرار است از درآمدشان ثروتمند شوند؟ خیر، اصلا اینگونه نیست، این شغل‌ها فقط برای گذراندن معاش زندگی هستند و هیچ کس در زندگی‌اش از کارمندی یا گچ کاری ساختمان ثروتمند نشده است.

شما هم قرار نیست از درآمدی که از سیم کشی ساختمان می‌گیرید ثروتمند شوید و تنها اگر فرد باهوشی باشید، می‌توانید اندکی مهارت و سرمایه برای شروع یک کسب و کار بهتر پس انداز کنید.

در کشورهای دیگر هم تا حدودی به همین شکل است. مثلاً درآمد یک برقکار ماهر در کانادا یا آلمان بین ۵ تا ۱۰ هزار دلار است. با این درآمد در خارج از کشور تنها می‌توان یک زندگی معمولی یا متوسط رو به بالا داشت. و اگر آنجا هم هوش مالی نداشته باشید هرگز با این درآمد نمی‌توانید ثروتمند شوید.

ما نباید بی انصاف باشیم و گذشته را فراموش کنیم، روزی که پیش دایی جواد شروع به کار کردیم، حتی یک فازمتر یا سیم چین هم نداشتیم، پس این شغل برای جوان هایی که هیچ سرمایه‌ای ندارند، گزینه بدی هم نیست. ولی باید حواسشان باشد که در آن چرخه‌ی بی ثمر زندگی گرفتار نشوند و بدانند از نقطه صفر شروع کرده‌اند و در نقطه X از شغل برق کشی خارج خواهند شد. برقکاری شاید شغل سخت و کم درآمدی باشد، ولی از دست روی دست گذاشتن و هیچ کاری نکردن بسیار بهتر است. به قول سعدی:

به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل

و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم

یاد جمله بزرگی افتادم که می‌گفت. در زندگی هر مسیری را می‌روید پر قدرت قدم بردارید، حتی اگر آن مسیر اشتباه باشد. ولی هی برنگردید و پشت سرتان را نگاه نکنید، نهایتاً سرتان به سنگ می‌خورد و دوباره برمی‌گردید و از اول شروع می‌کنید. ولی اینکه هی بخواهید به پشت سرتان نگاه کنید و حسرت بخورید و آه بکشید، فقط زمان تان را تلف می‌کنید. پس اگر وارد شغل برقکاری شدید پرقدرت قدم بردارید، فس فس کردن و لوس بازی در شغل برق کاری ساختمان جواب نمی‌دهد. باید چند سال را مثل اسب کار کنید و هر زمان احساس کردید که خسته شده‌اید آن را ببوسید و کنار بگذارید.

پس شغل سیم کشی ساختمان را نباید با شغل یک کاسب یا راننده تریلی که ماهی ۵۰ میلیون درآمد دارند مقایسه کنید، همیشه به خودتان بگویید که درآمد برق کاری ساختمان فقط برای معاش زندگی است و اگر می‌خواهید پول دار شوید باید کمی‌ متفاوت تر از برقکارهای دیگر عمل کنید. در پایین ۳ تا راهکار معرفی می‌کنم که می دانم اگر به آنها عمل کنید درآمد شما حداقل ۵۰ درصد افزایش پیدا می‌کند. آنگاه این درآمد اضافی را می توانید پس انداز کنید.

بهتر است بدانید شغل سیم کشی ساختمان فراتر از پیچ گوشتی و سیم چین دست گرفتن و چند تا کلید و پریز نصب کردن است، یک برقکار خوب باید چندین مهارت را با هم داشته باشد تا بتواند از این شغل درآمد خوبی داشته باشد. مهارت های فروش و بازاریابی، مردم داری، مدیریت تیم، برنامه ریزی، هوش مالی، توانایی ایجاد و حفظ ارتباط با مشتری و… هر چقدر این مهارت ها را بیشتر در خودتان تقویت کنید، پول بیشتری هم به دست می‌آورید. و خوشبختانه تمام این مهارت ها را می شود با تمرین کسب کرد.

روش افزایش درآمد در شغل سیم کشی ساختمان

چگونه از شغل سیم کشی ساختمان درآمد بیشتری داشته باشیم؟

راهکار اول: فروشندگی را یاد بگیرید.

از فروش نترسید. صندوق عقب ماشین یک برقکار باید مثل یک فروشگاه لوازم برقی باشد و شما همیشه آماده فروش این تجهیزات به مشتری باشید. از فروش به مشتری خجالت نکشید.

همین که کلمه فروش به گوشمان می‌خورد، یاد آن آقایان اتو کشیده‌ای می‌افتیم که ور ور با سرعت صحبت می‌کنند و می‌خواهند یک طرح بیمه عمر را به ما فرو کنند. ولی اصلا اینگونه نیست، به قول گرنت کاردون، “فروشندگی شغل مقدسی است. کل اقتصاد جهان را فروشنده ها می‌چرخانند و اگر فروشنده خوبی نباشی کارت تمام است در هر بیزینسی که می‌خواهی باشی باش”.

هر که باشید و شغل تان هر چه می‌خواهد باشد، شما همیشه در حال فروختن چیزی هستید. مهم نیست که خودتان را فروشنده بدانید یا نه. مثلاً حین خرید خانه و تلاش برای متقاعد کردن صاحبخانه که به شما تخفیف بدهد، در واقع شما در حال فروشندگی هستید. وقتی برای وام گرفتن به بانک می‌روید باید دلیل این را به بانک بفروشید که چرا کارمند بانک باید به شما وام بدهد. وقتی برای آزمون تست بازیگری شرکت می‌کنید، باید بتوانید قبل از هر چیز خودتان را به کارگردان آن فیلم بفروشید و او را متقاعد کنید که شما برای آن نقش مناسب هستید.

پس مهارت های فروش را یاد بگیرید و همیشه به فروشندگی به چشم یک شغل مقدس نگاه کنید. به این فکر کنید که اگر شما آن جنس را به مشتری نفروشید و آن مشتری بیچاره برود و گیر یک شیاد و کلاه بردار بیفتید یا جنس قلابی را به او بفروشند، شما چه کم لطفی در حق مشتری کرده‌اید.

چند روز قبل بنری را در سطح شهر دیدم، یک فروشگاه دوربین مداربسته نوشته بود. فروش انواع دوربین های مداربسته با نصب رایگان.

شاید بپرسید پس اگر فروشنده آنها را رایگان نصب میکند چه سودی برای او خواهد داشت؟ در واقع سود آن شخص از فروش دوربین هاست نه از اجرت نصب. و فکرش را بکنید، سود حاصل از فروش آن دوربین ها آنقدر زیاد است که فروشنده قید اجرت نصب را زده و حاضر است آنها را رایگان برای مشتری نصب کند. حالا از خودتان بپرسید پس چرا ما برقکارها فروشنده نباشیم؟ چرا وقتی مشتری می‌خواهد برای خانه‌اش نورمخفی نصب کند، خودمان ریسه ها را به او نفروشیم؟ تا هم اجرت نصب را بگیرم و هم سود فروش محصول نصیب مان شود. یا مثلاً برای تعمیرات به خانه یکی از مشتریان رفته‌اید و می‌بینید که جعبه فیوز منزل او، کلید محافظ جان ندارد. پس همانجا دست به کار شوید و یک کلید محافظ جان را به مشتری بفروشید. اگر به خوبی برای مشتری توضیح دهید که آن کلید محافظ جان چقدر می‌تواند برای نجات جان خانواده او مفید باشد، هر کسی حاضر خواهد شد که آن را از شما بخرد. به همین خاطر می گویم صندوق عقب ماشین یک برقکار باید مثل یک فروشگاه لوازم برقی باشد و شما همیشه آماده فروش این تجهیزات به مشتری باشید.

نگویید نمی‌شود و نمی‌خرند که من خودم سال‌هاست اینکار را انجام میدهم. یکبار که فروش وارد خون شما شود و به آن اعتیاد پیدا کنید دیگر نمی‌توانید آن را ترک کنید. مثل من که هنوز هم دارم در سایت آموزش برق تجهیزات برقی می فروشم و به اینکار اعتیاد پیدا کرده‌ام. راستی سری هم به بخش ابزارآلات و تجهیزات برق کاری بزنید، شاید قسمت شد و همین جا توانستم چیزی به شما بفروشم. ما در آنجا هر چیزی که باید در جعبه ابزار یک برقکار حرفه ای باشد را برای شما آماده کرده‌ایم.

پس یادتان باشد اگر قرار باشد فقط به آن ۵۰۰ هزار تومنی که از اجرت نصب می‌گیرید اکتفا کنید، خب معلوم است که چرخ زندگی نمی‌چرخد. همیشه این جمله را به یاد داشته باشید که فروش کار مقدسی است و ما قرار نیست سر مشتری را کلاه بگذاریم. ما با تجربه و دانشی که داریم جنس اصلی و با کیفیت را بصورت کلی (انبوه) خرید می‌کنیم و خرد خرد به مشتری ها می‌فروشیم و سود فروش را هم در جیب‌مان می‌گذاریم.

یک فروشنده کلاه بردار به راحتی می تواند سیم تقلبی را به افراد عادی بفروشد. ولی شما که چند سال تجربه‌ی برق کاری ساختمان دارید هیچ وقت فریب نمی خورید و همیشه جنس اصلی را می خرید و به مشتریان خودتان می فروشید. این وسط هم شما سود می کنید هم اینکه وجدان‌تان راحت است که جنس اصلی و با کیفیت به دست مشتری شما رسیده است. حالا بنظر شما این نوع فروش کار مقدسی نیست؟ اگر آن مشتری میرفت و گیر آن فروشنده شیاد می افتاد و سیم تقلبی را به ۲ برابر قیمت به او می‌فروخت، شما در حق او کم لطفی نکرده بودید؟

سود حاصل از فروش تجهیزات برقی حدودا ۱۵ تا ۳۰ درصد است. مثلا از فروش یک کلید محافظ جان که ۵۰۰ هزار تومان است، حدودا ۱۰۰ هزار تومان سود به شما می‌رسد. پس چرا خاکش را شما بخورید ولی سود آن به جیب کس دیگری برود؟

از فروختن جنس به مشتری خجالت نکشید، از اینکه مشتری به شما نه بگوید نترسید. اگر شما فروش و بازاریابی را در کنار کار اصلی تان تمرین کنید، به مرور زمان به شخص قدرت مندی تبدیل خواهید شد که وارد هر شغل دیگری شود، سه هیچ از بقیه جلوتر است. برای کسی که فروش بلد است همیشه و همه جا کار هست.

من خودم آن زمان ها که برق کاری می کردم، مشتریانم را عادت داده بودم که من هم فروشنده هستم و هم نصاب. یعنی اگر ساختمان شان یک چشم راه پله نیاز داشت، با من تماس می گرفتند و می گفتند آقای مرادی یک چشم راه پله بردار بیار واسه ما نصب کن. نه اینکه خودشان بروند آن را از الکتریکی اصغر آقا بخرند و بعد تماس بگیرند که مرادی بیا واسه ما نصبش کن.

در ایران ما وقتی عملی بسیار تکرار می شود بعد از مدتی همه به آن کار عادت می کنند چه درست باشد چه غلط. مثلاً ما ایرانی ها از زمان های بسیار دور عادت کرده ایم که در نانوایی صف زن و مرد جداست. و بسیار دیده‌ایم که وقتی ۱۰ مرد در صف نانوایی ایستاده‌اند، یک زن سرش را مثل گا… پایین می اندازد و می آید جلو و نان ها را جمع می کند و می برد و هیچ کس هم اعتراضی نمی کند، زیرا سال های سال در کشور ما این کار اشتباه بصورت یک فرهنگ درآمده و خودمان هم بارها آن عمل اشتباه را انجام داده‌ایم. ولی اگر دقت کرده باشید در صف عابربانک اینگونه نیست، در آنجا صف زن و مرد نداریم و همه باید به نوبت از عابربانک استفاده کنند.

حالا این عادت غلط از سال های سال بین مردم ما جا افتاده که وقتی برای منزشان یک آیفون تصویری یا سنسورحرکتی نیاز دارند، می روند و آن را از الکتریکی سر کوچه می خرند و بعد دنبال یک برقکار می گردند تا آن را برایشان نصب کند. ولی ما باید مشتریان مان را عادت دهیم که همان جنس را از خودمان بخرند.

مثلاً برای صنف دوربین مداربسته یا اعلام حریق اینگونه نیست. هیچ کس خودش نمی رود دوربین مداربسته بخرد و بعد با نصاب تماس بگیرد که بیا این دوربین ها را نصب کن. بلکه خودش می داند که فروشنده و نصاب دوربین یک نفر است. پس یک لیست مشتری برای خودتان ایجاد کنید و آنها را عادت بدهید که جنس مورد نیازشان را از شما بخرند. با ارزش تر از پول برای یک برقکار، لیست مشتریانی است که سال ها آنها را به خود وفادار کرده است.

شاید الان آن ذهن سرکش بگوید، برو بابا، اینکار کلی سرمایه می خواد، من که هیچ پولی ندارم جنس بخرم؟

با ۱۰ تا ۲۰ میلیون هم می توان شروع کرد. واقعا دیگر این پول عددی نیست که کسی آن را نداشته باشد. دو سه ماه اولی که کار می‌کنید را کنار بگذارید برای خرید تجهیزات برقی. و بعد کم کم که درآمد کسب می کنید بجای پس انداز کردن آن پول ها، آن را صرف خرید لوازم و تجهیزات برقی کنید. اینطوری هم ارزش پول شما حفظ می شود و هم اینکه کم کم انبار شما پر از لوازم برقی خواهد شد. از همه اینها مهمتر اینکه پول شما در جای امنی است و با هر تورمی پس انداز شما هم بالاتر می رود. پس این بهترین راه پس انداز کردن برای یک برقکار است. پدرم همیشه می گفت سیم و کابل و تجهیزات برقی مثل طلا می ماند. پس هیچ وقت نگران این نباشید که اجناسی که می خرید روی دست تان بماند. هر زمان که شما اراده کنید آن طلاها به پول تبدیل می شود.

بد نیست این خاطره را هم برایتان تعریف کنم. سال ۱۳۹۲ که داشتم اولین ساختمانم را می‌ساختم، بسیار از نظر مالی تحت فشار بودم. البته اسمش ساختمان بود، در واقعیت یک زمین ۴۵ متری کوچک بود در حاشیه شهر که فامیل حسودم اسمش را گذاشته بودند “پلنگ خانه”. اسکلت و دیوار چینی ساختمان انجام شده بود ولی دیگر هیچ پولی نداشتم تا آن را تکمیل کنم. با خودم گفتم که من یکسری سیم و کابل و تجهیزات برقی در انباری خانه ام دارم، اگر آنها را بفروشم، می توانم اندکی پول به دست بیاورم. این تجهیزات برقی را در طی سه چهار سال کم کم با پس اندازم خریده بودم و داخل انباری گذاشته بودم. با خودم فکر می کردم ارزش آنها نهایتا ۷ تا ۸ میلیون تومان است. ولی وقتی همه آنها را جمع کردم و به یکی از دوستانم که مغازه الکتریکی داشت فروختم، او بابت آنها ۲۰ میلیون تومان به من پول داد. ۲۰ میلیون تومان در سال ۹۲ پول خیلی زیادی بود و باعث تغییرات بزرگی در زندگی من شد و من توانستم آن پلنگ خانه را سریعتر تکمیل کنم و بفروشم. و من ساختمان سازی را از پول همان خانه کوچک شروع کردم.

پس راهکار شماره یک این شد. فروشندگی رو یاد بگیرید. از فروش به مشتری خجالت نکشید و مشتریان خودتون رو عادت بدید که شما هم فروشنده هستید و هم نصاب. اینطوری اون ۱۵ الی ۳۰ درصدی که سود فروش اون جنس هست به جیب شما میره.

از اونجایی که نمی خوام این مقاله زیادی طولانی بشه ۲ تا راهکار دیگه رو در مقاله بعدی بهتون میگم. البته این بستگی به نظر شما داره که از این مقاله استقبال کنید یا نه. پس تویه کامنت ها بهم بگین که آیا دوست دارید ۲ تا راهکار دیگه هم گفته بشه یا خیر.

آیا این مطلب را می پسندید؟
https://amoozesh-bargh.ir/?p=19303
اشتراک گذاری:
مهندس مرادی
مطالب بیشتر
برچسب ها:

نظرات

6 نظر در مورد چه کنیم درآمد بیشتری از شغل سیم کشی ساختمان داشته باشیم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. سلام جناب مهندس.
    ما مشکل افت ولتاژ و پریدن فیوز داشتیم یه برقکار اومد و روی کنتور ما که از این قدیمی هاست یه فیوز ۲۵ امپر به جای قبلی گذاشت. به تازگی متوجه شدم کنتور ما ۵ آمپر هست، آیا این کار تخلف است که برقکار انجام داده؟ یا مشکلی نیست از طرف اداره برق؟

    ۱۶

    1. سلام امید جان. اون فیوزی که روی خود کنتور هست نباید توسط شما دستکاری بشه. اداره برق می تونه بابت این موضوع شما رو جریمه کنه. ولی کاریه که شده و بنظرم صداش رو درنیارید.
      اون کلید مینیاتوری که اونجا نصب کرده باید متناسب با سایز کابل شما باشه. مثلا اگر کابل شما که رفته داخل خونه نمره ۴ هست کلید مینیاتوری ۲۵ آمپر واسش مناسبه و اگر نمره ۲/۵ هست باید کلید مینیاتوری ۱۶ آمپر نصب میکرد.

      ۱۷

  2. سلام و ارادت خدمت مهندس مرادی عزیز
    واقعا مقاله عالی بود
    فکر که میکنم میبینم برای ما هم همینطور بوده
    زمانی که چیزی نیاز بود برقکار هم کارشو انجام میداد و هم اون قطعه مورد نظر میاورد و این طبیعی هم بود ، چون طرف که بلد بود میدونست دقیقا چیو باید استفاده کنه
    چه بسا ما چیزیو میخریدیم که اشتباه هم بود و برای اون کار لازم نمیشد

    و یه عاملی که باعث میشه درامد اون فرد بیشتر بشته چه توی کار برق و چه هر کار دیگه اینه که چقدر اون فرد کارشو بلده و چقدر میتونه اون ارتباط با مشتری رو برقرار کنه و نکته قشنگی رو گفتید که در کنار کار اصلیتون مهارت فروش رو هم تمرین کنید

    ممنون برای این مقاله عالی
    منتظر مقاله بعدی هستیم تشکر

    ۱۹

    1. سلام آقا محمد عزیز، ممنون از شما و انرژی مثبت تون.
      بله همین طوره و همین موارد به ظاهر کوچک کم کم تغییرات بزرگی در درآمد یک برقکار ایجاد میکنه.
      مرسی از حمایت هاتون.

      ۱۸

شروع گفتگو در واتساپ
1
آیا نیاز به کمک دارید؟ چت واتساپ
خانم داوودی آنلاین است.
سلام. داوودی هستم، مدیر فروش
هر سوالی که در مورد نحوه خرید کتاب ها و دوره های آموزشی دارید، بنده درخدمتم.
شماره واتساپ: 09194053853