نوروز 1403 برهمگان مبارک. کد تخفیف عیدانه ویژه کتاب ها (sgr-28) - کد تخفیف ویژه دوره‌های آموزشی (hty458) فروشگاه سایت
نوروز 1403 برهمگان مبارک. کد تخفیف عیدانه ویژه کتاب ها (sgr-28) - کد تخفیف ویژه دوره‌های آموزشی (hty458) فروشگاه سایت
0
0

یک داستان طنز اما واقعی در مورد آیفون صوتی

5845 بازدید

این مقاله با سایر مقالات سایت آموزش برق متفاوت است و اصلاً مرتبط با برق یا آیفون صوتی و تصویری نیست، این یک داستان کوتاه و شنیدنی از زندگی بنده است که شاید دوست داشته باشید بشنوید. به این خاطر این داستان را برایتان تعریف می کنم چون یکی از کاربران سایت مدتی قبل به بنده ایمیلی زده بود و گفته بود که:

” احساس می کند که می تواند از پسِ انجام کارهای برق ساختمان یا تعمیرات آیفون بربیاید، ولی می ترسد که اگر به سرکار برود و در پروژه ای گیر کند یا خرابکاری کند، مالک آن خانه چه فکری در موردش می کند!!! او گفته بود که مثلاً اگر نتواند مشکل برقی آن مشتری را حل کند، مشتری او را تحقیر می کند یا از خانه بیرون میندازد”

واقعاً دلم به حال کسی که چنین تصوری دارد می سوزد. چون اگر اینطور اشخاص این افکار منفی را اصلاح نکنند. نه تنها در کار، بلکه در تمام جنبه های زندگی آسیب می بینند. این جور افراد هر کاری را که بخواهند شروع کنند، همیشه بدترینُ بدترین حالت ممکن را تصور می کنند، اتفاقی که شاید هیچ وقت هم اتفاق نیفتد.

پس حالا یک داستان از زندگی من بشنوید که فکر می کنم مرتبط با سوال این کاربر عزیز است.

یک داستان خنده دار در مورد آیفون صوتی

چندین سال قبل در کوچه ما زن بداخلاقی زندگی می کرد، که برای من مظهر همه ترس ها، پلیدی ها و صفات بد بود. او یک زن میانسال چاق بود، با لکه هایی قهوه‌ای و بزرگ روی صورتش، تازه سیگار فروردین هم می کشید و اسمش از خودش هم ترسناکتر بود، طوبی خانوم….
او در یک خانه تنها زندگی می کرد و در تمام آن مدتی که همسایه ما بود، حتی یک نفر را هم نداشت که برای سر زدن یا مهمانی به خانه او بیایند. و چون همیشه تنها بود، کارش فقط نشستن در کوچه و سَرَک کشیدن به زندگی اینو آن بود. بچه های محل آنقدر از او می ترسیدند که کسی جرات بازی کردن در داخل کوچه را نداشت.

یک روز آیفون منزل این طوبی خانوم خراب شد، و چون می دانست که پدرم برقکار ساختمان است به درب منزل ما آمد و من درب را باز کردم. او گفت که آیفون صوتی منزلش خراب شده و هرچه شستی دربازکن را فشار می دهد درب باز نمی شود، به پدرت بگو بیاید و این آیفون ما را درست کند. و من گفتم که پدرم خانه نیست. طوبی خانوم زیر لب داشت یک فحش هایی میداد که منِ بخت برگشته گفتم، می خواهی خودم بیایم و آیفون خانه شما را درست کنم؟؟؟!!! در حالی که آن زمان فقط ۱۲ سال داشتم.

طوبی خانم یک نگاهی به من کرد و گفت: هم تووووو؟؟؟ مگه تو هم بلدی؟؟؟ من هم با غرور گفتم بله که بلدم. چون قبلاً با پدرم چند جایی رفته بودم و چند تا سیم را به همدیگر چسب زده بودم، فکر می کردم که از پس این کار هم بر می‌آیم. درضمن پدرم یکی از سیم چین های خرابش را به من داده بود و چند بار هم مرا با خودش برای تعمیر آیفون برده بود، و این احساس به من دست داده بود که، خُب دیگر، من الان یک برقکار ماهر هستم و از پس همه کارها برمی‌آیم.

طوبی خانوم هم به اعتبار اینکه من پسر یک برقکار هستم، و لابد ژن برقکاری از پدرم به من منتقل شده، به من اعتماد کرد و رفتیم برای تعمیر. ولی در تمام مدت، کنارم ایستاده بود و با دقت نگاه می کرد تا مبادا آیفونش را خرابتر کنم.

در بررسی هایی که انجام دادم، متوجه شدم که آن آیفون صوتی سالم است ولی وقتی کسی از داخل منزل شستی قفل بازکن را فشار می دهد، قفل بازکن بیچاره هرچه زور می زند نمی تواند درب را باز کند. قبلاً پدرم با زبان کودکانه برایم توضیح داده بود که کار ترانس این است که زور برق شهری را کم می کند تا آیفون بتواند از آن برق استفاده کند. و من فکر کردم که اگر برق شهری (۲۲۰ ولت) را مستقیم به پنل وصل کنم، پس پنل زور بیشتری می گیرد و آنگاه می تواند درب را باز کند (نخندید لطفاً، گفتم که آن زمان فقط ۱۲ سالم بود و پدرم با زبان کودکانه چیزها را به من یاد می داد).

پس پنل آیفون را باز کردم و چون نمی توانستم آن را به درستی نگه دارم، طوبی خانم گفت “ولش کن خودم نگه ش می دارم”.
دقیقاً یادم نیست که برق ۲۲۰ ولت را به کدام یک از ترمینال های پنل وصل کردم، ولی وقتی فیوز برق کنتور را بالا زدم، یک صدای انفجار از پنل شنیده شد. صدایی شبیه ترکیدن یک خازن یا همچین چیزی. و طوبی خانم بیچاره هم وحشت زده شد و پنل را رها کرد و پنل آیفون مثل آونگ، این طرف و آن طرف می رفت. برای چند ثانیه مغزم هنگ کرده بود. تا طوبی خانم برگشت که بگوید “خدا ذلیلت نکند!!!” با هر چه توان داشتم از مهلکه فرار کردم. این تنها راه حلی بود که در آن زمان به ذهنم رسید.

چند ساعتی در کوچه ها می گشتم که دیدم بچه های همکلاسی ام در حال رفتن به مدرسه هستند. و یادم آمد که الان وقت مدرسه رفتن است. ترسیدم که به خانه برگردم و کیف و کتابهایم را بردارم و آن روز را بدون کیف و کتاب به مدرسه رفتم. در زنگ اول مدرسه، از تصورِ اینکه اگر طوبی خانوم دستش به من برسد چه بلایی به سرم می آورد، تمام بدنم می لرزید. و حضور هیچ انسانی را در اطرافم حس نمی کردم. آنقدر ترسیده بودم که نوشته های روی تخته سیاه را نمی دیدم. خلاصه آن روز به اندازه یک سال بر من گذشت و احساس هایی را تجربه کردم که تا آن زمان نمی دانستم چنین احساس هایی هم وجود دارد.

زنگ آخر به یکی از دوستانم گفتم که با من بیاید و جلوتر از من حرکت کند و اگر طوبی خانوم در کوچه نبود، به من علامت بدهد تا من خود را به خانه مان برسانم. خلاصه به خانه رسیدم و دیدم که اوضاع امن و امان است. ولی مادرم گفت که امروز طوبی خانوم به درب منزل ما آمده و قشقرقی به پا کرده، او همه داستان را برای مادرم تعریف کرده بود. مادرم هم موضوع را به پدرم گفته بود و پدرم یک پنل آیفون صوتی نو برای طوبی خانم خریده بود و نصب کرده بود. خدا خیرشان بدهد (پدر و مادرم را) هیچ وقت پشتم را خالی نکردند و همیشه تشویقم می کردند حتی وقتی در کاری گند میزدم.

من در کودکی به پدرم می گفتم که می خواهم مثل تو برقکار شوم، و پدرم می گفت برو و درس ات را بخوان، تا اگر برقکار شدی، یک برقکار موفق باشی و بتوانی یک تیم بزرگ را مدیریت کنی نه یک برقکار معمولی. و من به دانشگاه رفتم ولی همیشه در کنار درس و دانشگاه، کار تعمیرات آیفون و برق ساختمان هم انجام می‌دادم.

 

الان نزدیک ۲۰ سال از آن زمان میگذرد، و طوبی خانم بیچاره بعد از چند سال مُرد. ولی هنوز آن آیفون صوتی مدل تابا درب آن خانه، انجام وظیفه می کند. تا هر وقت که از کوچه‌مان رد می شوم و آن آیفون صوتی را می بینم، به من یادآوری کند از انجام هیچ کار تعمیراتی نترسم، چون نهایتِ ترس را در ۱۲ سالگی تجربه کرده‌ام.

آیفون صوتی

بعد از آن قضیه و کسب چندین سال تجربه در زمینه برق ساختمان و آیفون های صوتی و تصویری، تصمیم گرفتم آنقدر برق ساختمان و آیفون‌ها را خوب یاد بگیرم که برایش کتابی بنویسم. و نتیجه اش امسال به ثمر نشت و کتاب آموزش آیفون های صوتی و تصویری را بعد از مدتها تلاش به پایان رساندم و با وجود اینکه تنها ۱۴ روز از چاپ این کتاب می گذرد، چند نسخه بیشتر نمانده که چاپ اول آن تمام شود. و از این بابت بسیار خدا را شکر می گویم و از استقبال و لطف تمام دوستانی که این کتاب را تهیه کردند تشکر می کنم.

 

حالا دوست عزیزی که در ابتدای این مقاله آن سوال را مطرح کردی، به این فکر کن که تو هم در شرایط آن روز من باشی و آیفون صوتی طوبی خانوم را منفجر کنی (البته این بدترین حالت ممکن است و مطمئنم که دیگر برای کسی اتفاق نمی افتد)، مثلاً طوبی خانوم می‌خواهد چکار کند؟ تو را که نمی کشد. نهایتش این است که از چند روز دستمزدت برایش یک پنل نو می خری (کاش آن زمان کسی بود که این حرف ها را به خودم بزند، تا آن روز آنقدر نترسم)، بهتر از این است که در خانه بنشینی و هیچ کاری نکنی. این جمله از وین دایر را خیلی دوست دارم که می گوید: اگر فکر میکنید هزینه رسیدن به اهدافتان زیاد است، پس صبر کنید تا صورتحساب تلاش نکردنتان را بیاورند.
پس اگر بخوایی این دیدگاه را داشته باشی که فعلاً صبر کنم تا کاملاً حرفه ای شوم آنگاه شروع به کار کنم، مطمئن باش که هیچ وقت به آن سطحی که می خواهی نمیرسی. و بدان تا چند بار دستگاه مشتری را خراب نکنی و در شرایط سخت قرار نگیری، هیچ وقت رشد نمی کنی و یاد نمی گیری. و به نظرم در شغلی مثل برقکاری ساختمان یا نصاب سیستم های حفاظتی، تجربه خودش بزرگترین استاد شماست، و هر چقدر که از استادهای دیگر چیز یاد گرفته باشید، تجربه چیزهایی را به شما می آموزد که قابل یادگیری از استاد نیست.

 

و در پایان این داستان این نکته را هم خدمت تان عرض کنم. بعضی ها فکر می کنند که انجام کارهای تعمیراتی یا به اصطلاح “خورده‌کاری” آسانتر است و نیاز به دانش و مهارت کمتری دارد و بهتر است که وقتی تازه شروع به کار می کنند از کارهای خورده‌کاری و تعمیرات شروع کنند. بنظر من این اشتباه است و اتفاقاً انجام آن کارها بسیار سخت تر است. و بهتر است که اگر تازه شروع به کار می کنید برای مدتی نزد یک برقکار یا تعمیرکار شاگردی کنید و مراحل اجرای برق ساختمان را از پایه مشاهده کنید. یعنی لازم است که قبل از شروع به کار، ببینید که برقکارها چطور شیار می زنند، چطور قوطی کلیدها را نصب می کنند و لوله ها را چطور داخل دیوارها نصب می کنند. سیم رد کردن داخل لوله های برق چگونه است و برقکارها بیشتر چه مسیرهایی را جهت عبور لوله های برق انتخاب می کنند. چون در مرحله تعمیرات هیچ کدام از این موارد قابل شناسایی نیست، چون ساختمان گچکاری شده و همه چیز زیر گچ ها مخفی شده و حالا تنها باید با دانش قبلی و تجربه خود، این موارد را حدس بزنید و مسیرشان را پیدا کنید. پس تا دو سه ماه را شاگردی نکرده‌اید بهتر است که کار تعمیراتی انجام ندهید.

این را هم بدانید که قرار نیست شما از پس تعمیر همه قسمت های برق ساختمان و تعمیر همه مدل آیفون صوتی و تصویری بر بیایید. اگر بعضی قسمت ها را نمی دانید، نه خودتان را اذیت کنید و نه وقت مشتری را تلف کنید. خیلی واضح بگویید که مثلاً تعمیر این مدل آیفون در تخصص من نیست و بهتر است که از کس دیگری کمک بگیرد. مطمئن باشید که مشتری از این گفته شما ناراحت نخواهد شد. و به چشم یک غیر حرفه ای به شما نگاه نمی کند.

برای اینکه همیشه این دلگرمی را داشته باشید که کسی پاسخگوی مشکلات شماست، این را بدانید که بنده و همکارانم در سایت آموزش برق ، همیشه پشتیبان شما هستیم و می توانید روی کمک ما حساب کنید. هر سوالی که در زمینه برق ساختمان و سیستم های حفاظتی داشتید می توانید در سایت آموزش برق یا در بخش “سوالات خوانندگان کتاب آموزش آیفون های صوتی و تصویری” مطرح کنید و پاسخ سوالتان را دریافت کنید. ما ۴ سال است که در سایت آموزش برق تا آنجایی که در توان و تخصص ماست به سوالات و مشکلات شما دوستان پاسخ می دهیم.

کوچیک شما، مهندس مرادی، مدیر سایت آموزش برق

 

 

آیا این مطلب را می پسندید؟
https://amoozesh-bargh.ir/?p=4189
اشتراک گذاری:
مهندس مرادی
مطالب بیشتر
برچسب ها:

نظرات

82 نظر در مورد یک داستان طنز اما واقعی در مورد آیفون صوتی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. جناب مهندس مرادی سلام ارادت مخصوص بابت زحمتهای فراوان شما و همکاران // هر دو کتاب که سفارش دادم امروز به دستم رسید کمال تشکر

    ۱۰

  2. سلام مهندس من یه آیفون تصویری کوماکس دارم مدل ۴HP. یه مداربسته آنالوگ بهش متصل کردم آبی به شیلد و مغزی به سفید البته برقشو جدا گذاشتم. یعنی منفی های ورودی برق و منفی ای که به شیلد دادم از دوترانس متفاوت هست. اما تصویری نمیده و لامپ تصویر هم سالمه. ممکنه به خاطر مشترک نبودن منفی هاست یا دلیل دیگری دارد؟

    ۳

    1. سلام. بله به خاطر مشترک نبودن منفی هاست. چون از ترانس مجزا استفاده کردید، حتماً باید منفی ترانس به سیم آبی رنگ وصل بشه.

      ۷

  3. سلام
    خسته نباشید
    یک مانیتور با قابلیت اتصال به دو پنل و دو دوربین و تماس داخلی حداکثر چند دوربین میتواند ساپورت کند؟
    با توجه به برداشت من از کتاب آیفون جنابعالی، چهار دوربین
    فقط خواستم ببینم جواب درست هست یا خیر
    ممنونم از کتاب کامل و جامعتون
    پاینده با حوصله سوالات رو جواب میدین

    ۵

      1. سلام
        ممنونم از پاسخ جنابعالی
        جناب مهندس بجای یکی از پنلها یک دوربین میشه نصب کرد
        دو دوربین هم که خود مانیتور ساپورت میکنه
        قسمتی از کتاب در مورد نصب دوربین بجای تماس داخلی هم توضیح داده بودین
        ممنونم

        ۵

        1. سلام. بله درسته. بجای یکی از پنل ها یک دوربین میشه نصب کرد.
          ۲- ما کجا گفتیم به سوکت ارتباط داخلی میشه دوربین نصب کرد؟؟؟ اشتباه می کنید.

          ۷

          1. سلام
            جناب مهندس مرادی کتابتان اینقدر روان و خوب و پر محتوا بود که نتونستم مطالبش رو برای روزها بعد بزارم و همشو تو یک روز مطالعه کردم بابت اینکه با حوصله جواب سوالات رو میدین ممنون و خدا قوت

            ۷

          2. سلام. ممنونم از لطفتون. و ممنونم که از کتابمون تعریف کردید.
            ولی من ازتون انتقاد میکنم (ببخشید)، اینقدر سریع مطالعه کردین که بعضی مطالب رو درست متوجه نشدین. ما هیچ وقت نگفتیم که شما می تونید بجای سوکت ارتباط داخلی یک دوربین نصب کنید.

            ۱۳

  4. سلام. قیمت قطعات ایفون فعلا نمیتونید بزارین ،اگر میشه سایتی رو معرفی کنید که بشه منصفانه تر خرید کرد.ممنون

    ۸

    1. سلام. متاسفانه قیمت قطعات خیلی رفته بالا و هر روز یک قیمتی رو اعلام می کنن. و اونهایی هم که قطعه دارن نمی فروشن، میگن نگه می داریم فردا گرون تر میفروشیم.
      متاسفانه فروشنده هایی که منصفانه کار می کنن، سایت ندارن. دو سه تایی هم هستن که به قیمت خون پدرشون می فروشن.
      اگه تهران هستید، مراجعه کنید به لاله زار، کوچه تئاتر دهقان اونجا همه جور قطعه ای پیدا می کنید.

      ۵

  5. سلام اقا مهندس // داستان بسیار زیبا هم جنبه اموزشی هم حمایتی // دستمریزا // خدا رو شاکریم که استاد دلسوز و رفیق همیار و مهربونی مثل شما داریم که اشتیاق و انگیزه ما رو دوبرابر میکنید // جای خدا قوت و خسته نباشید داره خداوند به شما و خانواده محترم سلامتی و دل خوش عنایت کند // باعث افتخار بنده هست که شاکرد شما هستم و عضو سایت شما // من برقکاری رو از سایت شما شروع کردم و یاد گرفتم // همیشه هم شما رو پس اتمام هر کاری دعا میکنم //خدا قوت

    ۹

  6. آدم هایی مثل جناب مهندس مرادی قابل ستایش و تحسین اند، چراکه آنچه آموخته اند را در اختیار دیگران قرار می دهند و از پیشرفت دیگران خوشحال می شوند. این آدم ها مصداق این آیه ی قرآن اند که میگه:” ومن یوق شح نفسه فاولیک هم المفلحون”.

    ۱۰

  7. سلام آقا مهندس
    آیفون تابان صوتی نصب کردم گوشی رو بر میدارم یه مقدار خش خش داره.
    از چی میتونه باشه؟ ممنونم از شما

    ۷

    1. سلام. این احتمالات هست.
      از سیم های ضعیف و بدون فویل استفاده شده.
      هندست ضربه خورده و میکروفن یا بلندگوی اون جابجا شده.
      میکروفن داخل پنل جابجا شده.
      خازن های گوشی یا پنل نشتی دارند.

      ۵

  8. سلام مهندس عزیز.انشاءالله منم کتاب آیفون رودرآینده سفارش میدم کتاب برقکارساختمان راخریدم واقعا عالی بودوبه تمام نکات توجه کرده بودیدخدای متعال شماراحفظ کندوروزبه روزبهتربدرخشیددرتمام مراحل زندگیتون. شمابااین سایتی که راه انداختیدوجواب همه دوستان رامیدیدومطالب آموزنده ای که میزاریدمثل اینه که چندین کارخانه راه اندازی کردیدوداریدروزی خیلی ازجوانان رامیدید.خدادردنیاوآخرت خیرتان دهد

    ۹

    1. سلام آقا امید. سپاسگذارم از لطفی که نسبت به ما و سایت آموزش برق دارید.
      مرسی که بهمون قوت قلب میدین.
      بنده هم برای شما آرزوی سربلندی رو دارم.

      ۸

  9. سلام، مهندس پیسنهاد شما برای یادگیری الکترونیک چی هست چون خیلی علاقه دارم، گاهی هم لامپ کم مصرف درست میکنم خیلی جزئی ، ممنون میشم راهنمایی کنید

    ۶

    1. سلام. کتاب های آموزش الکترونیک بهروز سهرابیان رو گیر بیارید و بخونید البته این کتاب ها مال خیلی سال پیشه نمی دونم الان تویه بازار هست یا نه. و یک کتاب دیگه مورد آشنایی با طرز کار قطعات الکترونیک بود که الان اسم نویسندش یادم نمیاد.
      و در آخر از یک فرد ماهر بخوایین که مدتی رو پیشش شاگردی کنید.

      ۴

  10. سلام مهندس جان .داستان بسیار آموزنده ای بود ولی یکی از دوستان من مادرش هم چاقه و هم اسمش طوبی خانم….ولی باورکنیداصلا ترسناک نیست.شایدچون خیلی مهربونه….خخخخ…البته همه میدونیم که صرفاً این تعاریف طنز وشوخی بود وهیچ قصد دلخوری کسی نبوده.ودوست من هم باتوضیحات من ناراحتی ش برطرف شد

    ۷

    1. سلام. هر کسی احتمال داره که از یک اسم یک خاطره بد داشته باشه. و من در بچگی خیلی از اسم طوبی خانوم میترسیدم.
      امیدوارم که بقیه طوبی خانووم ها از دستم ناراحت نشده باشن.

      ۸

  11. سلام. دقیقا با نظر شما موافقم. تا خود شخص با مشکل روبرو نشه تجربه کسب نمیکنه. بنده هم تو سن ۸ سالگی رادیو جیبی که باتری میخورد را ترکاندم. چون دیده بودم بعضی رادیو ها با ترانس یا آداپتور کار میکنه منم یه سیم برق برداشتم و دو سرش را وصل کردم به محل باتری و زدم به پریز برق و بووووم.
    فقط شانس آوردم دستم به رادیو نبود و اون روی زمین بود.
    منم فقط تا شب داشتم نصیحت میشدم از طرف پدر مادر برادر پسر خاله همسایه بقال سر کوچه و حتی خواجه حافظ شیرازی.

    ۹

  12. ضمنا،چطور میشه اینگونه پیام هایی که ارسال میشه را پاک یا تصحیح کرد بخاطر تایپ و غلط املایی، ممنون از پاسخگویی شما سپاسگزارم

    ۵

  13. سلام،مهندس بنده تکنسین برق ساختمان هستم ، و تو نصب و راه‌اندازی کولر اسپلیت، دوربین مداربسته، شبکه، یو پی اس و… کار انجام دادم، ولی متاسفانه ب علت کمی درآمدم در شهرستان و فصلی بودن این کار اینجا خیلی دل سرد و پشیمانم از این کار و همیشه دنبال یک فرصت خوب شغلی هستم چون سلیقه و نظرات خوبی درباره‌ی کارهام همیشه میدم، امیدوارم بتونید برای کسانی چون من راه گشای پیدا کردن کار های خوب هم باشید، سپاس از زحمات شما عزیز

    ۵

    1. سلام آقا آروین. تو این دو سه ساله اوضاع کاری خیلی از مشاغل اینطوری شده. فقط می تونیم دعا کنیم که بهتر بشه.
      اگر فکر می کنید کاری از دست ما ساخته س، بفرمایید؟

      ۵

  14. سلام اقای مهندس ،داستان خیلی جالب و اموزنده ای بود؛بنده هم پس از گرفتن دیپلم رفتم دانشگاه در رشته ایمنی لیسانس گرفتم،البته خیلی علاقمند به برق هستم و دوست دارم کاربرقی انجام بدم،الان هم دارم دارم با ی استادکار کارمیکنم،باخوندن کتابهاتون خیلی چیزا برام روشن شد،ممنونم ازشما

    ۵

    1. سلام جناب پورآقاجانی. ممنونم از لطفتون که با خبرهای خوبتون ما رو خوشحال می کنید. انشاا… در این کار همیشه موفق باشید.

      ۸

  15. سلام
    مهندس اول یه عذرخواهی بهتون بدهکارم.چون تاوقتی که پدرتون یه آیفون نو بخره من داشتم میخندیدم.بنده بعد از پایان دوره لیسانس و خدمت سربازی وارد یک شرکت صنایع غذایی شدم که کارش تولید بیسکویت و ویفر و… بود.اون زمان مدیر عامل شرمت برگشت بهم کفت که تو که برق خوندی آبگرم و پارچه بگیر و کاسه لامپهای سقفی داخبول سوله رو تمیز کن.بماند از اینکه این حرف برام خیلی تحملش سخت بود اما نشدیده گرفتم و اینکار رو کردم.بطوری که بعد از ۵ سال که در اون کارخانه کار میکرذم.توزمینه برق صنغتی و ساختمانی و همچنین تو زمینه مکانیک و دست به آچار شدن و لوله کشی و دوربین خلاصه هرکاری بگین از دستم بر میومد بطوریکه یه قطب وایه خودم شده بودم که جند تا نیرو تو مدت آموزش دادم و کارشناسی ارشد رو تو مدت گرفتم.وقتی از دیماه پارسال وارد بازار آزاد شدم از برق ساختمان فقط اصول اولیه رو میدونستم وبا خوندن کتاب شما یه ساختمان ۶ واحدی و یه ساختمان ۸ واخدی و یک ویلا تو خزرشهر بابلسر که فکر کنم واسه مالک اپلیکیشن آپ باشه رو که هم تنهایی پ هم بصورت شراکتی با ی برقکار دیگه شروع کردم.شاید باورتون نشه من فقط بصورت فیزیکی دو روز شاگردی کردم و اونم فقط قوطی کلید تو دیوار با گچ فیکس کردم.
    بعدش من شدم یاد گرفتن از این و اون در حین کار و از همه مهمتر کتاب شما و سایت شما و بالاتر از اینا توکل و لطف خدا.درتایید سخنان شما بگم که صبر و تلاش از من آدمی رو ساخت که لوهرماری رو با ی بار نکاهدمردن یاد بگیرم.(دوربین.دزدگیر.کرکره.جک.هوشمندسازی.ساختمان.صنعتی و…)
    در پناه خدا

    ۵

    1. سلام. خواهش می کنم. البته من این داستان رو تعریف کردم تا هم کمی روحیه بگیرین و هم کمی بخندین.
      ۲- آفرین به شما که اینقدر با انگیزه و فعال هستین، همیشه ما از پیشرفت هاتون آگاه کنید که باعث خوشحالی و افتخار ماست.

      ۹

شروع گفتگو در واتساپ
1
آیا نیاز به کمک دارید؟ چت واتساپ
خانم داوودی آنلاین است.
سلام. داوودی هستم، مدیر فروش
هر سوالی که در مورد نحوه خرید کتاب ها و دوره های آموزشی دارید، بنده درخدمتم.
شماره واتساپ: 09194053853